تأثير عوامل ارگونوميك محيط كار بر اجراي سيستم مديريت كيفيت

نويسنده : مصطفوي دهزويي، محمد مهدي

چكيده

عـدم توجـه به اصـول ارگونومي و رعايـت نكـردن آنها در محـيط كار، هزينه هـاي بسيار زيادي را هم براي كـارفرما و هم براي كاركنان بدنبال خواهد داشت و موجب كاهش كارآيي و كيفيت مي گردد. از طرفي با توجه به اينكه طي ساليان گذشته و تحقيقات انجام شده، نقش حياتي ارگونومي در كاهش ناراحتي هاي عضلاني – اسكلتي، افزايش بهره وري، بهبود كيفيت، زندگي كاري، ايمني و كارآيي كلي سازمان مشخص تر شده و متخصصين ارگونومي نيز با بهينه كردن تناسب بين انسان – ماشين و محيط، كارآيي سيستم ها را بهبود بخشيده اند. مي توان گفت توجه به ارگونومي از حد يك ابزار فراتر رفته و به يك استراتژي جهت بهبود بهره وري سيستم، ايجاد كار مناسب، پيشگيري از حوادث و بيماري هاي ناشي از كار و بهبود راندمان و عملكرد انسان تبديل شده است و ديگر نسل جديد ارگونومي مستقل از ملاحظات سازماني و سيستم مديريتي نمي تواند وجود داشته باشد. پس در اين تحقيق سعي شـده اسـت به بررسـي جنبه هاي مختـلف تاثيـر گـذاري ارگـونومي شـامل «فيزيولوژي كار، بيومكانيك شغلي، روان شناسي مهندسي، آنتروپومتري» بر نظام كيفيت و بهره وري بپردازد. سپس مديريت كيفيت جامع مبتني بر استاندارد سري ISO 9000 را خاستـگاه سـازمان هاي پيشرو معرفي مي كند. در همين راسـتا با شناخته شـدن جنبه هاي ارگونـومي به تاثير گذاري آن بر اجراي سيستم مديريت كيفيت جامع مبتني بر استاندارد ايزو ۲۰۰۸ :۹۰۰۱ مي پردازد و رعايت اين اصول را در اجراي سيستم مديريت كيفيت جامع مبتني بر استاندارد ايزو ۲۰۰۸ :۹۰۰۱ لازم مي داند.

۱- مقدمه

ظـهور سـازمانهاي اجـتماعي و گسترش روز افزون آنها از ويژگي‌هاي بارز تـمدن بشري است. به طوري كه با توجه به عوامـل گوناگـون مكاني و زماني و ويژگي‌ها و نيازهاي خاص جوامع مختلف همه روزه انـواع سـازمانهاي اجتماعی، ظـهور و گسترش مي‌يـابد و بر تعدادشـان افزوده مـي‌شود [۱]. اما واقعـیت این است که بسـیاری از سازمانها در سالیان اخیر، حرکت خود در جهت کیفیت را معطوف به استقرار نظام مدیریت کیفیت بر اساس سری ««ISO 9000»» و مدلهای مشابه کرده‌اند. انتظار اولیه این سازمانها جلـب اعتماد مشتریان و کـارفرمایان به عـنوان ارایه‌دهنده خدمـات و محصولات تعهدشده بوده ولـی به درستی انتـظارات دیگری در ذهـن آنان مطرح شـده و آن ارتقای سـطح کیفی سازمان و محصول، همـگام با پیشـرفت جهانی بوده اسـت. اما در عمـل مشاهده می‌شود نه تنها در کشور ما بلکه در سـایر نقاط جهان، سازمانها در دستیابی به انتظارات ثانویه خود به تجربیاتی در یک دامنه وسیع دست یافته‌اند و آن این است که يك مـلت به واسطه شهروندانش و يك سـازمان به وسيله كاركـنانش شناخته مي‌شود و پيشرفت و پویایی يك سـازمـان به وسيله سـلامتي و تندرستي كـاركنان مشخص مي‌شود [۲].

 بنا بر آمار سازمان بين‌المللي كار، سالانه ۲۵۰ ميليون حادثه در جهان اتفـاق مي‌افتد كه در آنها ۳۳۵۰۰۰ نفر جان خود را از دست مي‌دهند (حـوادث راننـدگي و خـانـگي در اين آمار لحاظ نشده است). همچنين سالانه ۱۶۰ ميليون بيماري شغلي در جهان ديده مي‌شود كه منجر به فوت ۱۱۰۰۰۰۰ نفر مي‌گردد. همچنين ۴ درصد توليد ناخالص ملي در جهان به لـحاظ اين حـوادث و بيماري‌ها هـدر مـي‌رود [۳]. ناديده گـرفتن ايـمني و بهداشـت كـار مـوجب زيان اقتصادي قابـل توجـهي مـي‌شود كه تاثيرات جدي بر بهره‌وري دارد. ميزان بروز حوادث شغلي منجر به مرگ در كشورهاي در حال توسعه ۳ تا ۴ برابر كشورهاي توسعه‌يافته است و اين حوادث معمولاً به صورت غير عمدي هستند. در كشـور ما ساليانه حدود ۱۴ هزار حادثه شغلي رخ مـي‌دهد [۴].

در طـول جنگ جهانی دوم تأکید اصـلی دانشمندان علوم رفتاری بر استفاده از آزمونهایی برای انتخاب افراد مناسب برای هر کار و ابداع راهـکارهای تربیتی بهتر بود. کـانون توجه، انطباق دادن شخـص با کار بود. حرفـه عوامـل انسانی در دوران پـس از جنـگ در سـال ۱۹۴۹ زاده شـد. انجـمن پژوهشی ارگـونومی ‌که اکنون «انجمن ارگـونومی» ‌نامیده می‌شود در انگلستان تاسیس شد و اولین کتـاب در باب عوامل انسانی، به نام روان‌شناسی تجربی کار و بسته عوامل انسانی در طراحی مهندسی در سال ۱۹۵۹ انتـشار یافـت. موسسه بیـن‌المللی ارگـونومی ‌با هـدف برقـراری ارتبـاط بیـن چنـدین انجـمن عوامـل انسـانی و ارگونومی، ‌در کشورهای مختلف جهان تاسیس شد. دوران ۲۰ ساله بین ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ شاهد رشد و بسط سریع عوامل انسانی بود [۵].

از ایـن رو علـم ارگونومی ‌از رابطه بین انسان، محیط و ابزار سخن می‌گوید و سعی دارد تا با شناخت تعامل بین این سه عامل، بیشترین بـهره‌وری را بـرای اهـداف تکـاملی مقـوله کـار در سیـستم پـیچیده تکنولوژی امروزی آشکار سازد. وظیفه مهم این علم تعیین کردن این است که كدام قسمت از فشارهای کاری انسان که در وضعیت جدید ناشی از تغییر شرایط تکنیکی شده است، حذف یا تابع آن وضعیت شود و چگونه می‌توان از توانایی‌های خاص انسان در این زمینه به بهترین نحو استفاده کرد [۵]. در مـقابـل سـازمـانهایـی که استقـرار استـانـداردهای سـری ««ISO 9000»» و اخذ گواهی مربوطه را گامی ‌موثر بر پیشبرد اهداف نظام مدیریت کیفیت جامع دیده‌اند، بسیاری از سازمانها پویایی لازم را در این حرکت خود احساس ننموده‌اند.

با توجـه به این که در جامعه ما بیش از هـزاران سـازمان در جهت استقرار ««ISO 9000»» حرکت کـرده و تجربه‌های جهانی نشـان می‌دهد که این تعداد روز به روز افزایش خواهد یافت، موضوع عدم پویایی لازم دارای اهمیتی فـراتـر از یک موضـوع صرفاً نـظری و دارای ابعاد بسـیار وسیعی در اقتصاد، فرهنگ و صنعت می‌باشد. اگر این موضـوع به درستی تحلیل نگـردد خیـل عظیمی‌ از صنایع و ارایـه‌دهندگان خدمـت در پیشرفـت خود دچـار مشکل خواهند شد و منافع لازم از استقرار مدل «ISO 9000» یا مدلهای مشابه را برای نظام کیفیت خود کسب نخواهند نمود. در مقـابل در صورت درک صحیح از عوامل تاثیرگذار ارگونومی بر این تجربیات و عمل به آن، می‌توان انتظار داشت که درصد قابل توجهی از کـاربران مدیریت کیفیت جامع مبتنی بـر مـدل «ISO 9000» در مسیر صحـیح و بـا سـرعـت مـناسـب گـام بـر می‌دارند.

۲- ارگونومی

تعـريف رسمـي ‌ارگونومـي ‌كه به وسيله انجمن ملي ارگونومـي ‌«IEA» تاييد شده است به شرح زير مـي‌باشد: ارگونومي یا «فاكتورهاي انساني» اصول علمـي ‌مرتبط با فهم تعامل بيـن انسان و سـاير عنـاصر يـك سيستم است و همچنین حـرفه‌اي اسـت كـه شامل تئوري‌ها، اصول و داده‌ها و روشها براي طراحي مطابق با بهينه‌سازي آسـايـش و رفـاه افـراد و عملـكرد كـامـل سيستم مـي‌باشـد [۴]. واژه ارگـونومـي ‌آميزه‌اي از دو واژه يوناني ارگـو «به معني كار» و نوموس «به معني قانون» است. در آمريكا، مهندسي عوامل انساني يا عوامل انسان مترادف واژه ارگـونومـي‌ دانسته شده است. ارگـونومـي ‌در اروپا، ريشه در فيزيولوژي كـار، بيومكانيك و طـراحي ايستگاه كـار دارد. در حالي كه عـوامل انساني آمريكایيان، از فيزيولوژي تجـربي سـرچشمه گـرفته، بر عملكرد انساني و طراحي سامانها متمركز است [۵]. حرفه عوامل انسانی در دوران پس از جنگ جهاني دوم زاده شد.

پيشرفت تكـنولوژي و اتوماتيك شـدن ابزار و وسايل با پيشرفت در زمينه ارگـونومـي ‌همـراه نبوده است. بيماري‌هاي مـهمـي ‌كه در زمينه ارگونومـي‌ مـطرح است، ناتـوانايي‌هاي جـراحتي شـديد اسـت كه شامـل صدمـات اسكـلتي ـ ماهيـچه‌اي و سيستم عصـبي مـي‌باشـند و از در معرض قرار گرفتن ضرباتي مثل حركات مربوط به مچ و كمر، به صورت تكـراري بـه وجـود مـي‌آيند. اين صـدمات يا كـارهايي كه با دست انجام مـي‌شوند و در دفاتري كه كارها به صورت اتوماتيك انجام مـي‌شود رايج هستند كه بيشتر به دلايل زير مـي‌باشد:

  • حالتهاي بد بدني
  • حالتهاي بدني ثابت
  • نياز به نيروي زياد از حد براي انجام كار
  • حركات تكراري با تعـداد زيـاد
  • مدت زمان ناكـافي براي استـراحت بين حركـات تكراري ارتعاشات
  • دماي سرد [۷].

امروزه با توجه به ماشيني شدن زندگي اغلب افراد، عوامل آسيب رساني شغلي نيز دستخوش تغييرات فراواني شده‌اند. به عنوان نمونه بسياري از باربـرداري‌هاي سنـگين تـوسـط ماشينها صـورت گـرفته و كاركنان مجبور به انـجام چنين فعاليتهايي نيستند. امـا از سـوي ديگر همين زنـدگي صنعتي، انسان را در معرض آسيبهاي جـديدي قـرار داده اسـت كــه از آن جمـله مـي‌تـوان به حفظ حالتهاي بدني ثابت طولاني مدت كه بعضاً با حفظ اجسام خــارجي در دست نيز همراه‌اند اشاره نمود [۸].

برخي مشكلات معمول در صنايع شامـل:

  •  طـراحي نامنـاسب محـل كـار
  • عـدم انطباق بين قابليتهاي كـارگر و الزامات شغلي
  • وجود محيط كار و مشاغل زيان‌آور
  • طراحي نامناسب سيستم انسان – ماشين
  • برنامـه‌هاي ضعيف مديـريت مـي‌باشد.

 اين مشـكلات منجـر به ايجاد مخاطرات در محل كار، ضعف سلامتي كارگران، صدمات ناشي از كار با تجهيزات، معلوليتها و در عوض كاهش بهره‌وري كارگر و كيفيت توليد و افزايش هزينه مـي‌شود. كـاربرد مـوثـر ارگـونومي در طـراحي سيستم كـاري مـي‌تواند تـعادلي را بين ويژگي‌هاي كـارگـر و نيـازهاي شغلي او برقـرار كند. اين علم، گستره وسيعـي را در زمينه طـراحي كـار، ابـزار، تجـهيزات، ماشين‌آلات، ايستگـاه كـار و سيستمـها در مـوارد مخـتلف صنعتي، آموزشي، ورزشي و غيره در بر می‌گيرد [۹]. هدف ارگونومـي ‌آن است كه در طراحي ابزار و وسايل كار و سيستمهاي فني و توليدي نيز در طراحي محيط كار، نيازها و خصوصيات جسمـي ‌و روحي انسانها در نظر گرفته شود تا در عين نيل به افزايش بازدهي توليد، به سلامت و بهداشت و راحتي انسانها نيز به بيشترين حد توجه شده باشد [۱۰]. ارگـونـومـي ‌داراي اهـدافـي چـون بهـبود بهره‌وري، سلامتی، ايمني و آسـايش مردم و افزايـش كـارآيـي متقابل سيستمهاي انسان- ماشين- محيط است [۱۱].

ارگـونومـي،‌ علمـي‌ چنـد نظامه است كه در چـهار حـيطه عـمده، روان‌شناسي مهندسي، فيزيولوژي كار، بيومكانيك شغلي و آنتروپومتري فعاليت مي‌كند [۱۲].

۲-۱- روان‌شناسي مهندسي

شامل فاكتورهاي محيطي فيزيكي و شيميايي مانند سر و صدا، ارتعاش، روشنايي، آب و هوا و مواد شيميايي كه مي‌توانند بر روي ايـمني، سـلامتي و آسـايـش افـراد تاثيـر بگـذارد مـي‌باشد [۶]. صـداي زيـاد، نور نامنـاسب، دمـاي بالا يا پايين، شلوغي، كمبود حريم خصوصي و ناتواني در شخصي‌سازي محيط كار مـي‌تواند به توليد مشکلات روحی روانی بر کارکنان بیانجامد [۱۳].

۲-۲- فيزيولوژي كـار

وظيفه فيزيولوژي كـار اين اسـت كه ميزان سخـتي كار را اندازه‌گيري كند و آن را با توانايي‌ها و قدرت فرد متناسب سازد. اين مساله خود باعث مـي‌شود كه تنشهاي مختلف كه فرد را تهديد مي‌كند كاهـش يـابند [۱۴]. تنـش يا فشـار روانـي مـي‌تواند موجب اختلال در سـوخت و سـاز بـدن (متابوليسم) شود، ضـربان قلـب را بـالا برد، باعث افزايش فشـار خـون گـردد، سـردرد بياورد و فرد را مستعد حمله قلبي كند [۱۵].

۲-۳- علـم بيومكانيك

در علم بیومکانیک از قوانين فيزيـك و مـفاهيم مهندسي براي توصيف حركت بخشهاي مختلف بدن و نيروي وارد بر آنها در طي فعاليت روزانه استفاده مـي‌شود [۵]. فشار مداوم ناشي از ثابت بودن يك وضـعيت بدن و يا حركات تـكراري آن بـر روي عضـلات بـدن منجر به ايجاد خستگي موضعي در آنها مـي‌شـود. به عـبارتي اين فـشار باعـث كاهش فعاليت و كارآيي عضلات خواهد شد [۶]. روشهاي بيومكانيك تعـامل فيزيكي بيـن انسـان و سيستم مـكانيكي اطراف او را مورد نظر داشته و ابزار، تجهيزات و تسهيلات كار را در اين رابطه مورد مطالعه قرار مـي‌دهند [۱۶].

۲-۴- آنتروپومتري

آنتروپومتري عبارت است از اندازه‌گيري سيستماتيك بدن با استفاده از وسـايل انـدازه‌گيـري [۱۷]. با توجـه به اين كه در مشاغل دفتري و اداري و اصـولاً مشاغلي كه فرد اكثر وقت كـاري خود را پشت ميز کار سپري مـي‌كند هماهنگی و همخوان بودن خصوصيات و ارتفاع مـيز کار و صندلي با ابعاد آنتروپومتريكي بـدن فرد و بيان اين مطلب كه اكثر مشكلات اسكلتي عضلاني كه افراد دچار آن مـي‌شوند به دليل استاندارد نبودن اين خصوصيت مـي‌باشد، حایز اهمیت است. چرا كـه ميز كوتاه مـوجب خـم شـدن زياد فـرد به جـلو و مشكل ناراحتي در كمـر، گـردن و شانه‌ها مـي‌گردد و  همچنین ميز بلند مسبب ايـجاد درد در قسمت آرنج، كتف و گردن مـي‌باشد و به همين ترتيب متناسب نبودن اندازه صندلي و مشخصات پشتي صندلي و سطح نشیمنگاه بدن فرد و ميز كار وي مـي‌تواند علـت اصلي مشكلات اسكلتي عضلاني در مشاغلي يا اين ماهيت باشد [۱۸].

۳- مدیریت کیفیت جامع (TQM)

تشخیص سازمانهای پیشرو و این که آنها چگونه در این مسیر قدم برداشته‌اند موضوعی بوده است که مستمراً مورد توجه نظریه‌پردازان و صاحبان صنایع بوده است [۱۹]. با کمی‌انعطاف‌پذیری و دوری از مباحث تخصصی می‌توان فرمـول مشـترکی را در نظریات و تجربیات مختلف پیدا نمود که عبارت است از: دستیابی به یک استراتژی مناسـب برای سـازمان که در آن به وجوه مختلف توجه شده باشد و به عنوان یک ارزش برای تیم مدیریت سازمان مطرح باشد.

  • ایجاد یک محیط مناسب از نظر روابط انسانی.
  • استفاده مناسب و موثر از ابزارهای مدیریت کیفیت.

تعریف و پیاده‌سازی یک استراتژی مناسب برای سازمان در کشور مـا به «مدیریت استراتژیک» مشهور اسـت و عنـاوین دیگری نیز برای آن مطــرح شـده کــه مـی‌تـوان از «Management By Objective» یا «MBO» و «هوشین کـانری» نیز نـام بـرد. در بـررسی سـازمانهای پیشرو مشاهده می‌شود که مشتری‌گرایی یک محور اساسی در هدف‌گذاری‌های کلان بوده و درک نیازهای حال و آتی مشتریان به صورت عمیق و حتی تاثیرگذاری بی‌نیازی مشتریان به صورت نیازسازی مطرح بوده است. در کنار مشتری‌گرایی لازم اسـت به سـایر جنبه‌های مهم توجه شود که می‌توان از نیروی انسانی، سازماندهی، تکنولوژی، خلاقیت، فرایندها و امور مالـی نام برد [۲۰]. در سـالیان اخیر موفقیت سـازمانها در شامل نمودن تأمین‌کنندگان در استراتژی خود نیز کاملاً مشهود شده اسـت. در این نگرش استراتژی تأمین‌کنـندگان نیـز جزیی از سـازمان دیده می‌شود و همراه نمودن آنها در دستیابی به اهداف کلان سازمان مطـرح می‌شود و تأکـید بر ایجاد منافع مشترک با تأمین‌کنندگان در جهت ارزش افزوده به خصوص برای مشتریان می‌باشد. این حرکت اخیراً به عنوان زنجیره تأمین «Supply Chain Management» مطرح بـوده و پیش‌بینی می‌شود در دهه آینده جهش سـازمانها بیش از بیش متکی به این رویکرد باشد.

در بررسی عمیق‌تر سازمانهای پیشروی معاصر می‌توان دید که آنها تنها به اتکــا به یک مجمـوعه از استراتژی‌های موفق به جلو حرکت ننمونده‌اند. عامل دیگری که باید به آن توجه نمود ایجاد محیطی پویا از نظـر روابط انسانی می‌باشد. اعتصابات کــارگری در دهه ۱۹۶۰ در ژاپن باعث توجه به این موضوع و ارایه نظریاتی توسط «پروفسور ایشیکاوا» در این مقطع بحرانی شد. در این نظریه که در مـقابل نظریات «فردریک تیلور» مطـرح شد از بین نبردن انگیزه در پرسـنل، توجه به پیشنهادات، جلب مشارکت، کـار گروهی، الگـو بودن مدیران از نظر رفتاری و به طور کلی وجود خصوصیات راهبری و مربی‌گری در مدیران (در مقابل صرفاً ریاست) مورد توجه قرار گرفت. این یک واقعیت غیر قابل انکار است که سازمـانهای ژاپنی در این زمـان توانـستند با تـوجه به موضوع روابـط انسـانی به موفقیت چشمگیری دست یابند. اما عامـل تکـمیل‌کننده حرکـتهای فـوق را می‌توان استفاده از تکنیـکهای بهبـود کیفیت دانست. تکنـیکهای بهبود کیفـیت بی‌پایان می‌باشند و باید انتظار داشـت که هـر روز تکنیـکهای جدید مـطرح شوند. قطعاً روشهای آمـاری در میان این تکنیکها همیشه به عـنوان یـک عـامـل اسـاسی مطرح بوده و کلیه نظریه‌پردازان به آن تأکید داشته‌اند که می‌توان از «دمینگ»، «جـوران» و «ایشیکاوا» تنها به عـنوان نمـونه‌هایی نام برد.

جـالب است کـه به نکته‌ای در این زمینه تـوجه شود و آن آفت تکنیک‌زدگی در برخی از سازمانها است. در این گونه موارد تکنیکهای گوناگونی که اکثراً پیچیده‌تر می‌باشند پی‌درپی در سازمانها مطرح می‌شوند اما به تعـمق و فرهـنگ سازمانی کمتر توجه می‌شود و قبل از آن که یک تکنیک در سـطوح مختلف و در وسـعت لازم جـاری شود، تکنیک جدید معرفی می‌گردد. کلیه سازمانهای پیشرو به حفظ دستاوردهای خود حساس می‌باشند لذا در این زمینـه وجود یک سـیستم رسمی،‌ جهت طرح‌ریزی و استانداردسازی فرایندها مـطرح می‌شود. اما مجدداً ذکـر نکته‌ای در این مـورد ضروری است و آن آفت سیـستمهای صلـب و بـدون تغییر است. بعضـاً خود سیستم و استانداردهای کــاری می‌توانند از بهبود جلوگیری نمایند و دلیل بر سکون گردند. لذا در حالی که سازمانهای پیشرو دارای سیستمهای دقـیق و طـرح‌ریزی شـده می‌باشـند امـا همـیشه تـحـرک در سیستم را به عـنوان یک ارزش مطرح نموده‌اند و می‌توان چرخه برنامه‌ریزی، اجرا، بررسی و اقدام اصلاحی را در حرکت آنان یافت که به چرخه دمینگ «PDCA» نیز معروف است.

سازمانهایی که از کلیه عوامل فوق به نحو مناسبی جهت ایجاد و تحرک و پیشروی استفاده نموده‌اند کم و بیش نام رویکرد خود را «TQM» نهاده و چنان که از مباحث پیداست، «TQM» چیزی نیست که بتوان به آن دست یـافت بلـکه ابزاری است که با استفاده از آن سـازمان به نـحو مؤثر و کارایی به سمت آرمان «vision» خود حرکـت می‌کند. درک ما از «TQM» به خصوص در جزییات، هر روز در حـال تغیـیر است و با توجه به تجربیات جدید و رقابت تنگاتنگ که در صحنه کیفیت به وجود می‌آید ویژگـی‌های جدیدی از آن مـطرح می‌شـود که به عنوان مثال می‌توان از رویکرد شش سیگما نام برد که در چند سال اخیر مطرح شده است.

در این میان سازمـانها عـلاقـه‌مند هستنـد که دریابنـد تا چه حد در استقرار و نتیجه‌گیری از رویکردهای «TQM» موفق بوده و در جهت پاسخ‌گـویی به این نیاز، مـدلهای تعالی کسب و کار مطرح شده‌اند که می‌توان از مــدل جــایزه دمینگ به عنـوان قـدیمی‌ترین مدل (۱۹۵۱) و هم چنین مدلهای مالکوم بلدریج «MBNQA» و مدل بنیاد کیفیت اروپا «EFQM» نام برد. مـدلهای اخیر به ســازمانها این امکان را می‌دهد که پختگی رویکرد خود در به کارگیری «TQM»، را ارزیابی نمایند و با تحلیل نتایج این ارزیابی به برنامه‌ای جهت اقدامات اصلاحی دست یابند [۲۱].

۴- مطالعه الزامات «ISO 9001:2000» در مقابله با وجوه اصلی «TQM»

با مـطـالـعـه الــزامات «ISO 9001:2000» و همچـنین «ISO 9001: 1994» می‌توان دید که به طور کلی میان رویکرد «TQM» و مـدلهای فوق فرقی وجود ندارد [۲۲]. در تاریخ ۱۵ نوامبر ۲۰۰۸ (۲۵ ابان ۱۳۸۷) ویرایش جـدید اسـتانـدارد ایــزو  «۲۰۰۸:۹۰۰۱» (ویرایش چهارم ) منـتشر شد که تغییرات این ویرایش نسـبت به استـاندارد ایزو «۲۰۰۰:۹۰۰۱» انــدک بــوده و تغیـیــرات اســاســی در آن دیــده نمی‌شود [۱۶].
اهم ویژگی‌هایی از «TQM» که در مدل «ISO 9001:2008» یافت می‌شود به طور خلاصه عبارتند از:

  • سیکل PDCA
  • سیستم‌گرایی و استانداردسازی جهت حفظ دستاوردها
  • مشتری‌گرایی
  • تدوین اهداف کیفی سازمان و پایه‌گذاری آنان در فعالیتها و سطوح مربوطه
  • تحلیل داده‌ها با استفاده از روشهای آماری
  • بهبود مستمر.

اما در صورتی که برای اجرای «TQM» تنها به الزامات مدل «ISO 9001:2008» اکـتفا کنیم نمی‌توانیم نکـات زیـر را که از رابطه بین انسـان، محیط و ابزار سخـن می‌گوید و سعی دارد تا با شناخت تعامل بین این سه عامل، بیشترین بهره‌وری را برای اهداف تکاملی مقوله کار در سیستم پیچیده تکنولوژی امروزی آشکار سازد (اصوال ارگونومی)، را در لابلای متن استاندارد دریابیم.

۴-۱- مستندسازی فرایند

عوامل ارگونوميكي، در محيطهاي كار يكي از عوامل زيان‌آور به شمار رفـته و درصد قابل توجـهي از آسيـبها و حـوادث ناشي از كـار و غيبتهاي ناشـي از آن را به خود اختـصاص مـي‌دهد. پـرداختن به اين مقوله و حل مشكلات ناشي از اين عوامل آسيب‌زاي محيط كار نشان‌دهنده ارزش نــهادن به نيروي انســاني مـي‌باشــد و در كـل منجر به افزايش بهره‌وري در بخشهاي مختلف مـي‌شود. بنابراین مستندسازی دستورالعمل کاری، بـرای جلوگیری از عــدم انطــباق محيطهاي کار و محصول با الزامات مشتریان داخلی و خارجی و ایجاد سوابق کیفیت در راستای اجرای عملیات طبق اصــول ارگونومی ‌برای حصول اطمینان از بر آورده شدن نیازهای مشتریان ضروری است.

۴-۲- تعهد و مسئولیت مدیریت

اجرای عملیات طبق اصول ارگونومی ‌و توجه به عامل سه جانبه انسان، ســازمان و تکــنولوژی هــمواره می‌تواند ضامن اصلی ایمنی و کارآیی در سازمان باشد که عمدتاً منجر به ازدیاد بهره‌وری می‌شود و تاثیر شــایان توجـهی بر افزایش تــولید، کــاهش هزینه‌های درمانی، پزشکی، کاهش فشارهای عصبی و روانی، افزایش رضایت شغلی، افزایش بهره‌وری و به طور کلی افزایش درآمــد کلی و مـنافع اقتصادی دارد. این در حــالی است که تعهد كاركنان بـرای اجرای مدیریت كیفیت جامـع حیاتی است.

 برنامه‌ریزی ضعیف و نامنـظم سـازمـان، تلاشـهای مدیریت كیفیت جامـع را در بسـیاری از سـازمانـهـا به زوال می‌كشاند. بسیاری از كاركنــان فكر می‌كنند كه این امــر با فلسفه مدیریت كیفیت جامع (كه امنیت شغلی را برای كاركنان خوب آموزش دیده و مشاركت‌كننده فراهم می‌كند) متناقض است. همچنین روحیه كاركنان ضعیف می‌شود و انعطاف‌پــذیری سازمان، آن طور كه انتظار می‌رود، بهبـود نمی‌یابـد. بـنابراین حمـایت مدیریت ارشد سـازمانی یك عامل بسیار مهم و مؤثر در اجرای موفقیت‌آمیز آن است. حمایت باید واقعی باشد و با اعمالی از قبیل فراهم آوردن منابع ضروری و تفویض اختیار مورد نیــاز بـرای اجــرا بهتر همـراه باشـد. البته مـدیریت نباید فقـط تلاشهای ارگونومی ‌را حمایت كند بلكه سازمان باید قادر بــــاشد تا عــزم حـرکـت را به رغم تغییــــر مشخص در موضع رهبری به خاطر گزینش، توافــق و یا جابه‌جایی تكالیف حفظ کند که انجام این امر مستلزم تعهدات بیشتر است. زیرساختها باید ایجاد و باید با فرهنگ سازمان تلفیق شده باشد.

۴-۳- مدیریت منابع

توسعه، ترقي، رقابت، استفاده بيشتر و پيشرفت تكنولوژي و تغيير رفتار كاركــنان باعث می‌شود ‌الـگـوی بیـماری‌هایـی که سلامـت انسـان را تهـدید می‌کرد، تغییر یابد چون كار جزء لاينفك زندگي بشری است. این در حالی است که فقـدان تنـاسب مـیان تکـنولوژی و استفـاده‌کننده از آن، نتـایج منفی از قبیـل پایین بودن سـطـح و کیفـیت تولـید و بالا بودن جراحات و حوادث ناشی از کار را سبب شده است. بنــابراین مـدیریت منـابع انسـانی و مدیریت تجهـیزات باید با استراتژی متنــاسب با اصــول ارگونومی، فـقدان تنـاسب میـان تکـنولوژی و استفـاده‌کننده از آن را برطرف نمایند.

۴-۴- تحقق محصول

كــاركنان بايد در ارتقاي فرآيند و محصول، دخالت داشته باشند. زيرا ۸۵ درصد مشكـلات كيفیت به علت فرآيند و مـواد مصرفي مي‌باشد. بنابراین متناسب بودن لوازم خریداری شده و تعیین اهداف و نیازمندی‌های کیفیت با الزامات ارگونومی ‌برای ارایه محصول ضروری است.

۴-۵- اجرای فرآیند پایش و اندازه‌گیری

تطبیق کــار با کــارگر با توجه به تفاوتهای فردی، بهبود روشهای اجرای کار، استانداردهای زمانی اجرای کار که انتظارات کارفرما را تأمین می‌کند،‌ شناخت قابلیتها و محدودیتهای نیروی کار، ‌شناخت و پاسخ‌گــویی به خواستهای مصـرف‌کـنندگـان بـا در نــظر گـرفتن محدودیتها و نیازهای جسمانی و روانی آنها همه تلاشهایی هستند کـه در نهایت بهــره‌وری بالاتر و راحـتی بیشتر نیــروی کــار و قبول گسترده مصرف‌کنندگان را به دنبـال خواهــد داشـت. ضمیمه كردن پایش و سنجش به اهداف ارگونومی‌ در آینده، تعهد سازمان به مدیریت كیفیت جامع  متناسب با اصول ارگونــومی‌ را حمایت می‌كند و به آن اعتبار می‌بخشد. در صورتی که سازمان در پایه‌گذاری نظام مدیریت کیفیت جامع صــرفــاً به الــزامات استـاندارد «ISO 9001:2008» اکتفا نماید، این احتمال وجـود خواهـد داشـت کــه بعـضی از اصول که جهت پویایی سیستم مورد نیــاز خواهــد بود را در نظــر نگیرد. امــا تجربه جهانی ارگونومی ‌نشان می‌دهد که عدم توجه به این موضوع اساسی می‌تواند در درازمدت باعث عدم پویایی سیستم شود.

۵ ـ نتيجه و جمع‌بندی

توجـه به حیطه گسترده دانش ارگونومی ‌و با اعمال نظر بر اين ديدگاه كه اين علم گستره وسيعی از سيستمهای صنعتی يعنی محيط كار، انسان و ماشين‌آلات را مورد توجه قرار می‌دهد، مـي‌توان گفت يكی از مهمترين راههای توجه به انسان و چگونگی عملكرد صحيح و برتر، آگاهی از اصول ارگونومی ‌و كاربرد آن اصول در طراحی پستهای كاری است. بنابراین برای این که سازمانها بتوانند به نحو مطلوبی با استقرار سیستم مدیریت کیفیت مبتنی بر استاندارد «ISO 9001:2008» و اخـذ گواهی نـظام مـدیریت کیفیت در مسیر سـازمـانهای پیشرو قرار گیرند باید از رویکردهای متناقص با اصول ارگونومی ‌احتراز نمــاید. تنـها رعایت الزامات «ISO 9001:2008» نمی‌تواند سازمان را نسبت به وقـوع چنین وضعیتی بیمه کند. بنابراین سازمانها نباید استقرار «ISO 9001:2008» و انطباق با الزامات آن را هدف خود قرار دهند و باید جهت نتیجه گرفتن از نظام مدیریت کیفیت خود، به فراتر بیاندیشند.

مراجع

[۱]

رضاييان، علي؛ مباني سازمان مديريت، انتشارات سمت، تهران،۱۳۸۶٫

[۲]

Kashyap,Nupur, and Sinha,Sanjeev; Selection of Critical Stress Factors for Enhanced Productivity through Interpretive Structural Modeling(ISM) Approach,2008.

[۳]

شرعي، زهره؛ :بررسي رابطه بين سطح ارگونومي و كيفيت ارائه خدمات در شعب بانك كشاورزي شهرشتان بيرجند، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه سيستان بلوچستان، ۱۳۸۵٫

[۴]

Akbari ME, Naghavi M, Soori H; Epidemiology of deaths from injuries in iran,2004

[۵]

شهرياري احمدي، منصوره؛ روانشناسي عوامل انساني(ارگونومي)، انتشارات زرباف اصل، تهران، ۱۳۸۶٫

[۶]

صمدي،صادق؛ اصول ارگونومي، انتشارات چهر، تهران، ۱۳۸۵٫

[۷]

فدوي، عارفه؛ ارگونومي و بهره وري، تدبير، ۸۶،مهر، ۵۶-۶۰، ۱۳۷۷٫

[۸]

ورمرزيار، سكينه؛ صفري، علي؛ يونسي، مريم؛ ارزيابي پوسچرهاي كاري و بررسي شيوع اختلالات اسكلتي عضلاني در بين كاركنان بسته بندي دارو با استفاده از روش RULA و پرسشنامه BODY MAP، كنفرانس بين المللي ارگونومي، تهران، ۱۳۸۸٫

[۹]

جزء كنعاني، معصومه؛ مرتضوي، باقر؛ خوانين، علي؛ اصيليان، حسن؛ ارگونومي، ايمني و بهره وري، نخستين كنفرانس بين المللي ارگونومي، ۱۳۸۸٫

[۱۰] دميستر، وبر؛ ارگونومي براي مبتديان، ترجمه علي پور قاسمي، چاپ سوم، نشر مركز، تهران، ۱۳۸۷٫

[۱۱] اميني، عليرضا؛ يك تحقيق علي و معلولي در باره عوامل ميكرو و ماكرو ارگونوميكي در فاجعه بوپال، كنفرانس بين المللي ارگونومي، ۱۳۸۸٫

[۱۲] صادقي نائيني، حسن؛ اصول ارگونومي در طراحي سيستم هاي حمل دستي كالا، انتشارات آسانا، تهران، ۱۳۷۹٫

[۱۳] وهابي، حسين؛ امنيت شغلي با رويكرد ايمني و سلامت و نقش آن در نگهداري كاركنان سازمان، مجله راهكار مديريت، شماره، ۱۳۸۵٫

[۱۴] سيدي، سيد مسعود؛ سياوشي، الهام؛ ارگونومي “الف” تا “ي”، ماهنامه مهندسي پزشكي و تجهيزات آزمايشگاهي، سال ۷، شماره۸۴، ۱۳۸۷٫٫

[۱۵] رابينز، استيفن؛ مباني رفتار سازماني، ترجمه علي پارساييان و محمد اعرابي،چاپ سيزدهم، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، تهران، ۱۳۸۵٫

[۱۶] ميرسپاسي، ناصر(۱۳۷۵): مديريت منابع انساني و روابط كار نگرش راهبردي، انتشارات شروين، تهران.

[۱۷] صدرا ابرقويي، ناصر؛ حسيني نسب، حسن؛ آنتروپومتري ايستاتيك در ايران، نخستين كنفرانس بين المللي ارگونومي ايران.

[۱۸] حيدري محمود؛ رفيعي امامي، مريم؛ بررسي مسائل و مشكلات ارگونوميكي كاركنان شاغل در يكي از كتابخانه ها و مراكز اسناد كشور، كنفرانس بين المللي ارگونومي ايران، تهران، ۱۳۸۸٫

[۱۹] Michael, J. Fox “Quality Assurance Management”, Chapman and Hall, London.

[۲۰] شهرياري، محمد؛ فرشيد، مالك؛ پروژه مديريت كيفيت جامع در شركت فولاد مباركه، كنگره كيفيت اروپا، هاروگيت(انگلستان)، ۱۳۸۱٫

[۲۱] جزوات آموزشي دوره ارزيابي بر اساس مدل EFQM منتشر شده توسط بنياد كيفيت اروپا، شهريور ۱۳۸۱، تهران.

[۲۲] فرشيد، مالك؛ طباطبايي، امير محمد؛ مروري بر ويرايش استاندارد ISO 9000:2000 ، نشر آموزه، ۱۳۸۰٫